کد مطلب:141924 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

شعارهای حماسی عباس
پس از آن كه عباس علیه السلام با ده سوار رو به شریعه نهاد او و یاران با آن جمع درآویختند، در آن كشش و كوشش این رجز را می خواند:



«اقاتل القوم بقلب مهتد

اذب عن سبط النبی احمد



اضربكم بالصارم المهند

حتی تحیدوا عن قتال سیدی



انی انا العباس ذوالتودد

نجل علی المرتضی الموید؛



من اینك با قوم كافر با قلبی هدایت یافته در ستیزم، و از حریم فرزند پیامبر اكرم (مرسل) دفاع می كنم؛

با شمشیر بران بر سرهایتان می كوبم تا از نبرد با سرور من (حسین) كنار روید؛ من عباس مهربان فرزند علی مرتضی هستم كه همواره مورد تأیید (الهی) او بود» آری او از راست و چپ، دشمنان را پراكنده می ساخت و این رجز را می خواند:



«لا ارهب الموت اذ الموت زقا

حتی اواری میتا عند اللقا



نفسی لنفس الطاهر الطهر وقا

انی صبور شاكر للملتقی



بل اضرب الهام و افری المفرقا

انی انا العباس صعب باللقا؛ [1] .



مرا از مرگ، آن گاه كه بانگ برآورد، باكی نیست، تا آن هنگام كه در نبرد، خود در خاك شوم؛

جانم برای آن پاك پاكیزه نگهدار است، و من در جنگ شكیبا و شاكرم؛

بلكه سر را می زنم و سر را می شكافم؛

من عباس دلاورم كه پایداری در نبرد، با من دشوار است».

آنگاه كه از شریعه بیرون شد و مشك بر دوش افكند و بر زین، استوار نشست و این رجز را می خواند:




«یا نفس من بعد الحسین هونی

و بعده لا كنت ان تكونی



هذا حسین شارب المنون

و تشربین بارد المعین



هیهات ما هذا فعال دینی

و لا فعال صادق الیقین؛ [2] .



ای نفس! پس از حسین، خوار باش و پس از او مباد كه زنده باشی؛

حسین شربت مرگ را چشید و حال آن كه تو از آب سرد و گوارا می نوشی؟!

از من این كردار بعید است. نه از آیین من است و نه كردار مرد راست باور». قاتلان عباس علیه السلام «یزید بن وقاد» و «حكیم بن طفیل» بودند. این دو نفر در زیارت مقدسه مورد لعن امام قرار گرفته اند. [3] .

هنگامی كه دست راست عباس علیه السلام قطع شد، رجز او این بود:



«و الله لو قطعتم یمینی

انی احامی ابدا عن دینی



و عن امام صادق الیقین

سبط النبی الطاهر الامین



نبی صدق جاءنا بالدین

مصدقا للواحد الامین؛



به خدا سوگند، اگر دست راستم را قطع كنید تا ابد از دینم حمایت می كنم؛ و از امام درستكار و باتقوایی كه فرزند پیامبر پاك و راستگوست و تصدیق كننده ی خداوند یكتاست، حمایت می كنم».

هنگام قطع شدن دست چپش نیز چنین رجز می خواند:



«یا نفس لا تخشی من الكفار

و ابشری برحمة الجبار



مع نبی سید الابرار

فاصلهم یا رب حر النار؛ [4] .



قد قطعوا ببغیهم یساری

ای نفس! از كفار نترس، تو را مژده بر رحمت خداوند بسیار جبران كننده است؛


تو به زودی با پیامبر سرور نیكوكاران محشور خواهی شد؛

دست چپم را به ستم بریدند، خدایا، شراره دوزخ را نصیبشان كن».


[1] مقتل الحسين ابي مخنف و مصرع اهل بيته و اصحابه في كربلاء، ص 57.

[2] رياض المصائب، ص 440.

[3] اقبال الاعمال، ج 3، ص 74.

[4] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 108.